کاربری زمین و زمین داری با انعطاف و ترکیبی در مناطق مرتعی (۱)
نویسنده: ایان اسکونز(۲)
منبع: تارنمای پسترز (شبانی، عدم قطعیت و تاب آوری: درس های جهانی از حاشیه ها) (۳)
تاریخ انتشار: ۲۲ دسامبر ۲۰۲۳.
مترجم: حمیدرضا زرنگار .
اشاره:
پسترز (شبانی، عدم اطمینان و تاب آوری: درس های جهانی از حاشیه ها) یک برنامه پژوهشی است که هدف آن آموختن از دامداران در مورد پاسخ به عدم اطمینان است و توانایی انعطاف پذیر بودن، همراه با درس هایی برای چالش های جهانی. پسترز توسط یک کمک هزینه پیشرفته ERC (شورای پژوهش اروپایی) که از سال ۲۰۱۸ شروع و به مدت پنج سال اجرا میشود، تامین میگردد. این پروژه توسط مرکز ESRC STEPS در موسسه مطالعات توسعه، دانشگاه ساسکس و موسسه دانشگاه اروپایی (European University Institute) در فلورانس میزبانی میشود. این مطلب پنجمین پست از مجموعه پستهای وبلاگی است که کارهای پسترز را از سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۳ پیرامون تعدادی موضوع گرد هم میآورد. در این پست به بررسی موضوع زمین و منابع می پردازیم.
بسیاری بحثها در مورد حکمرانی زمین (۴) بر این موضوع متمرکز است که آیا نظام های آرمانی زمین داری خصوصی، دولتی یا اشتراکی مؤثرترین انواع اند؟ در حالی که ما دریافتیم زمین داری ترکیبی، با نهادهای همپوشانی که در سراسر موزاییکهای پیچیده اراضی فعالیت میکنند، مناسبترین راه (حداقل تا حدی) برای حفظ اشکال متحرک دامداری است. این به معنای تجمیع مؤسسات ترکیبی است که اغلب با ویژگیهایی پیچیده از اشکال خصوصی، دولتی و اشتراکی و همچنین حفظ چارچوب های «فازی»(۵) و انعطافپذیر بین انواع زمین داری وجود دارند.
حکمرانی ترکیبی مرتعی در منطقه آمدو (۶) تبت
کار ما در منطقه آمدو تبت در قلمروی چین توسط پالدن سرینگ(۷) و گونگبو زرن(۸) این مدعا را برجسته ساخت.
پیش تر، دولت چین از طریق فرآیندهای اصلاحی، نظام مسئولیت خانوار را تشویق کرد که نوعی رژیم مالکیت خصوصی را ایجاد می کند، حتی اگر زمین همچنان تحت مالکیت دولتی باشد.
تخصیص اراضی انفرادی برای چرا در مراتع زمستانی و تابستانی برای سامان دهی محوطه ای که در ادوار پیشین نیز در دسترس و [برای بهره برداری] آزاد بوده است، انجام می شود.
اما بعدها در خانوارهای مختلف زمینهایی برای چرا در فصول مختلف با ارزشهای متفاوت اختصاص یافت. هنگامی که بلایایی رخ میدهد – مانند بارش برف سنگین – به مانند شرایط ناگزیری که در سیستمهای غیر متعادل انجام میدهند، مردم برای حفظ چرا تلاش میکنند. سپس آن ها باید به شیوه های پر هزینه خرید علوفه متوسل می شوند که اغلب بر اساس سیستم های اعتباری جدید است، در حالی که در گذشته، جابجایی بین زمین های محلی پاسخگوی شرایط بود.
مطالعات نشان میدهد که نظام های ترکیبی بالاترین بهرهوری را تضمین میکنند، بیش ترین سطح تنوع زیستی را دارند و در سازگاری با تغییرات آب و هوایی مؤثرترین هستند.
در منطقه آمدو در تبت، اشکال ترکیبی حکمرانی زمین شامل چندین مؤسسه اند که مؤسسات ایالتی، محلی، و صومعهها را در آن منطقه ترکیب میکنند. پس از آن، افراد با سطوح متفاوتی از اختیارات میتوانند در باره قوانین استفاده از مرتع مذاکره کنند و بر نحوه مدیریت و ادغام سرمایهگذاریهای جدید – از جمله زیر ساختها، تأسیسات گردشگری و مناطق حفاظتشده – در نظام های مرتعداری محلی نظارت کنند.
نوآوری نهادی
حکمرانی ترکیبی زمین در سیستمهای موزاییکی اراضی، برای تضمین امنیت مالکیت زمین دامداران نسبت به رویکرد رایجتر تعیین مرزها از طریق روش های ثبت زمین، از جمله رویکردهای مشارکتی در نقشهبرداری زمین رویکردی متفاوت به شمار می رود. ما پیش از این ثبت محلی که توسط سازمانهای غیر دولتی و گروههای زمین محلی در سایتهای ما در گجرات، هند و شمال کنیا تسهیل شده بود را دیده بودیم.
آن روش ها اگرچه ممکن است به احقاق حقوق در برابر تعدیات ناشی از عمده فروشی اراضی کمک کنند، اما پس از تایید توسط نظام حقوقی این خطر وجود خواهد داشت که چنین رویکردهایی، واقعیت آشفته تر و مورد مجادله یعنی واقعیت زندگی در عدم قطعیت و عدم اطمینان به واسطه تحرک و جابجایی مکانی و کاربری انعطاف پذیر عرصه های متنوع را منعکس نکنند.
محدوده های متغیر و حتی بازتعریف قلمروها و مواردی از این دست میتوانند شرایط انعطافپذیری را که برای معیشت حیاتی است، تضعیف کنند.
در رویارویی با واقعیت های تجاوز فزاینده به اراضی مرتعی و تغییر الگوهای تحرک و کوچ، نهادهای کاربری زمین نیز باید تکامل یابند. آن چنان که در آمدو تبت مشاهده می کنیم، نوآوریهای نهادی زیادی در حال انجام است، خواه در مورد بهره برداری از زمین و مدیریت محدوده و خواه در مورد نظام های اعتباری و وام.
در جنوب تونس نیز، ترتیبات سازمانی جدیدی در مورد استفاده جمعی از زمین و مدیریت گلههای گوسفند در نتیجه الگوی طولانی مدت مهاجرت انسان به خارج از منطقه در حال ظهور است.
هنگامی که مردم برای کار در شهرهای بزرگ تونس یا خارج از کشور می روند، ارتباط خود را با روستاها یا دام های خود از دست نمی دهند، اما باید به ترتیبات سازمانی جدیدی برای گله داری و دسترسی به چرا برای دام های خود تکیه کنند و کاربری های جدیدی را برای دارایی های مشترک جمعی ایجاد کنند.
آن چنان که لینداپاپاگالو(۹) توصیف می کند موسسه الخلطه در تونس
دست اندرکار ایجاد تغییراتی است که به مهاجران اجازه دهد دام های خود را در گلههایی دسته جمعی تحت مدیریت یک رمه گردان مزد بگیر نگهداری کنند. به این ترتیب این موسسه مبتنی بر کار و زمین برای اشکال جدید دامداری در منطقه ای که الگوهای معیشتی جدید را در خود جای می دهند، حیاتی است.
کنترل زمین، به مثابه یک روند
زمین یک منبع حیاتی برای دامداری است، اما کاربری انعطاف پذیر و نهادهای پویا و ترکیبی نیز ضروری اند. همان گونه که هر دو سبک دامداری و کاربری زمین تغییر می یابند، اشکال حکمرانی زمین نیز باید تغییر کنند. تکیه بر اشکال قدیمی و ثابت بهره برداری از زمین – اعم از دولتی، خصوصی، یا مشاعات مرز بندی شده – ناکافی است، و رویکرد فرآیند محورتری با تمرکز بر پویایی قدرت، روابط اجتماعی و مذاکره مستمر برای کنترل اراضی و در نظر گرفتن واقعیت های در حال تغییر مناطق رمه گردانی مورد نیاز است.
پی نوشت ها:
1-Flexible, hybrid land use and tenure in pastoral areas.
2-Ian Scoones.
3- PASTRES (Pastoralism, Uncertainty and Resilience: Global Lessons from the Margins).
4-Land Governance
۵-چارچوب فازی چارچوبی مکانی مبهم یا نامشخص یا انتقالی تدریجی بین دو وضعیت است.
6-Amdo.
7-Palden Tsering.
8-Gongbu Zeren.
۹-لیندا پاپاگالو Linda Pappagallo پژوهشگر در زمینه مرتع، مدیریت دامداری و اثرات حکمرانی در موسسه مطالعات توسعه است.
برای دریافت متن کامل مقاله
اینجا کلیک نمایید.