نویسنده: دکتر قدیر فیروزنیا[۱]
اشاره:
جناب آقای دکتر قدیر فیروزنیا عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور و عضو هیئت امنای موسسه توسعه روستایی ایران چندی پیش در پاسخ به فراخوان وبسایت مطالعه در مسیر توسعه جوامع محلی با ارسال مطلبی کوتاه؛ اما نغز توجه ما را به معضل احداث و بهرهبرداری سدٌ چمشیر جلب نمودند. در اینجا بخشهایی از آن یادداشت نقل میگردد. ایشان همچنین به ضمیمه مطلب خود گزارشی از عصر ایران در ارتباط با احداث پر ماجرای سدٌ گتوند ارسال نمودند که به جهت پارهای مشابهتهای اساسی، آن گزارش نیز بی کم و کاست نقل میگردد. امید آنکه درسآموزی از آن تجربه ناگوار موجب عدم تکرار اشتیاهات در خصوص این سدٌ جدیدالاحداث گردد.
یادداشت جناب آقای دکتر فیروز نیا با این عبارات آغاز میگردد:
دوست گرامی جناب آقای زرنگار عزیز
به شما قول داده بودم که اگر فرصتی دست داد، مطلبی در مورد تکرار فاجعه سد کتوند این بار با نام سد چم شیر بنویسم. امشب با وجود این که نیم ساعت بعد از بازی قشنگ تیم آرازانتین و کرواسی به رختخواب رفتم . ساعت ۳ و ۴۰ دقیقه بامداد از خواب پریدم. و یاد قولی که به شما دادم افتادم و یاد جمله ی بسیار دقیق یکی از اساتید بزرگوار خودم جناب آقای دکتر صرافی افتادم. در دوران دانشجویی در دانشگاه شهید بهشتی همواره سعی میکردم مباحث درسی را از زاویه دیگر ببینم. با وجود این که از نظر علمی بضاعت بالایی نداشتم، ولی نوع نگاه متفاوت به مباحث مطروحه در کلاسها همیشه باعث می شد که مورد توجه اساتید قرار بگیرم که البته این امر مثل شمشیر دو لبه بود. که ممکن بود نتایج کاملا خوشایند و یا ناخوشایند داشته باشد. اقای دکتر صرافی به عنوان یکی از کارشناسان با تجربه سازمان برنامه و بودجه آن زمان تدریس درس برنامه ریزی روستایی در ایران را بر عهده داشت. اینجانب که از نزدیک با مسایل روستاها آشنا بودم تحلیلی از اهداف برنامه های توسعه در ایران ارایه نمودم. خلاصه این ارایه این بود که برنامههای توسعه در ایران صرفا برای این نوشته شده (بویژه اهداف کیفی برنامهها) که خواننده وقتی مطالعه میکند کیف نماید. این جمله به مذاق دکتر صرافی که آن زمان هنوز برای ادامه تحصیلات دکتری به کانادا نرفته بود بسیار خوش آمد. و موجب نزدیکی اینجانب و دکتر صرافی شد. این ارتباط همچنان به قوت خود بر جای مانده است. برقراری ارتباط دوستانه با دکتر صرافی، سبب شد که اگر فرصت دست می داد در مورد مسایل کلان برنامهریزی کشور و برنامهریزی روستایی گفتگو نماییم. یادم میاید که یک روز دکتر صرافی در تایید عرایض اینجانب در خصوص ضعف های نظام برنامهریزی کشور جملهای را بیان نمودند که ان زمان باور آن برای بنده ثقیل بود و نمیخواستم باور کنم. چون هنوز در کشور رمق اندوختههایی که از گذشته در کشور وجود داشت و به مدد پول نفت نابسامانی ها هنوز آشکار نشده بود. و منی که دل در گرو توسعه کشور داشتم نمی خواستم این واقعیت تلخ را بپذیرم. جمله دکتر صرافی این بود که می گفت وقتی که انسان به عمق مسایلی که در نظام برنامهریزی و مدیریت کشور می اندیشد، این صحنه را در مقابل دیدگان خود مشاهده می نماید که، انگار در زیر یک سقف سالن بزرگی مردم جمع هستند و ستون های این سالن رو به تخریب است و هیچ یک از مردم، تخریب ستونها را نمیبینند و دریغ از فردی که کمک نماید این ستونها نریزند و سقف بر روی مردم خراب نشود. و از همه بدتر متعجب می شوی که چرا مردم به جای این که به فکر ترمیم این دیوار باشند هر کس به فکر کارهای روزمره خود هست، یکی بستنی میخورد، یکی روزنامه می خواند و مانند آن و دریغ از فردی که به فکر جلوگبری از تخریب دیوار باشند.
ایشان در بخش دیگری در ادامه یاداداشت خود ادامه میدهد:
… کم توجهی و عدم مشارکت مردم در تحلیل مسایل و چالشهای نظام مدیریت و برنامهریزی، علت اصلی عدم توسعه کشور می باشد. جناب آقای زرنگار عزیز با نقل این خاطره برای شما، بعد از این که نتوانستم بخوابم گشتی در اینترنت زدم و کلمه فاجعه زیست محیط سد گتوند را جستجو نمودم. کلی مطلب (۳۳۰۰۰ عنوان) به نمایش گذاشت. از بین آنها تحلیلی توسط سایت عصر ایران توجه بنده را به خود جذب نمود. با دقت مطالعه نمودم. و به این نتیجه رسیدم که دیگر خودم برای تکرار فاجعه زیست محیطی سد گتوند در چم شیر چیزی ننویسم و لینک این مطلب را برای شما در ادامه همین مطلب به اشتراک بگذارم. اگر صلاح دانستید یادداشت اینجانب و این مطلب را در سایت خود بازنشر نمایید. شاید گوش شنوایی یافت شود و از تکرار فاجعه گتوند با نام چمشیر خودداری شود. ان شالله.
https://www.asriran.com/fa/news/796141
قدیر فیروزنیا ۲۳ اذرماه یکهزار و چهارصد و یک
ساعت پنج و بیست و سه دقیقه بامداد
[۱] دکترای جغرافیا و برنامهریزی روستایی و دانشیار عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور، واحد تهران جنوب.