مولف : دکتر حسین شیرزاد[1]
برای دستیابی به هر تغییری، تفکیک عناصر و مولفه های قدرت و پرداختن به پویایی قدرت که موجب وضعیت موجود سیستمهای غذایی شده بسیار مهم است. در این میان بررسی تأثیر شرکتهای فراملیتی مواد غذایی و سایر بازیگران سیاست غذا در سطوح ملی، منطقه ای و جهانی راه گشاست. پس از نشست نظام غذایی سازمان ملل متحد در سال 2021، بسیاری از کشورها در حال تهیه «نقشههای راه» در مورد چگونگی کمک به سیاستهای ملی برای دستیابی به تحولات سیستم غذایی هستند. در ضمن انتقاداتی در باب تشویق کشورها به همکاری با شرکتهای فراملیتی قدرتمند جهانی مواد غذایی وجود دارد. در این مورد چندین سئوال مطرح است. به عنوان نمونه این که چه کسی در سیستم جهانی غذا و کشاورزی قدرت تام دارد و چه کسی قدرت ندارد؟ چگونه روابط قدرت باعث ایجاد نابرابری و عدم پایداری می شود؟ چرا در سیستم جهانی غذا و کشاورزی، قدرت در میان بازیگران مختلف از جمله شرکت های بزرگ چند ملیتی، دولت های کشورهای با نفوذ و نهادهای بین المللی متمرکز است؟ اغلب این نهادها کنترل قابل توجهی بر تولید ، توزیع و قیمتگذاری مواد غذایی دارند که به آن ها قدرت قابل توجهی در شکل دادن به سیستم می دهد. از سوی دیگر، کشاورزان کوچک مقیاس ، جوامع به حاشیه رانده شده، و مصرف کنندگان غذا اغلب قدرت و نفوذ محدودی دارند.
[1] تحلیل گر و دکترای توسعه کشاورزی
برای دریافت متن کامل مقاله اینجا کلیک نمایید.