.The potential of agroecology to build climate-resilient livelihoods and food system
نویسندگان: اف، لیپرت(F.Leippert)، ام.دارماوDarmaun) . (M، ام.برنیو(M.Bernoux) و ام. ایمپشا .(M Mpheshea)
ناشر : فائو ، با همکاری بیوویژن (BIOVISION) .
تاریخ انتشار: ۲۰۲۰.
محل انتشار: رم
تعداد صفحات: ۱۴۶.
نشانی دسترسی به فایل الکترونیکی:
https://doi.org/10.4060/cb0438en
پایداری و تابآوری نظامهای خوراک هم برای کسانی که از طریق تولید مواد غذایی و زنجیرههای ارزش امرار معاش میکنند و هم برای کل بشریت موضوعی حیاتی است.
بحران کووید ۱۹ به طرز چشمگیری نشان داد که نظامهای خوراکی فعلی ما چقدر در برابر اختلالات آسیبپذیرند. تغییرات اقلیمی، در مقیاس زمانی طولانیتر، چالش بزرگتر و عمیقتری را برای نظامهای خوراکی ما ایجاد میکند. بوم شناسی کشاورزی (اگرواکولوژی) میتواند یکی از امیدوارکننده ترین رویکردها برای دستیابی به شرایط کاهش چالش ها و سازگاری استعدادهای نظامهای کشاورزی در برابر تغییرات اقلیمی و همچنین تقویت تابآوری در آن ها باشد.
با این حال، ما هنوز فاقد ارزیابیهای مقایسهای کامل و قوی برای حمایت از این ادعا، و همچنین گامهای راهنما برای ایجاد تغییر در سیاستهای بینالمللی و ملی هستیم. مطالعه حاضر ارزیابی های بین المللی و ملی و روششناسی های علمی را بر میانگیزد تا شواهد نیرومندی را در این باب گرد آورند که نظام های بوم شناختی تنوع زیستی در کشاورزی، مقاومت جوامع محلی را در برابر تغییرات اقلیمی افزایش دهند. بوم شناسی کشاورزی گلوله نقرهای نیست، اما انگیزه ها و اصول مورد نیاز فوری را برای تغییر نظام های خوراک در راستای اهداف توسعه پایدار فراهم می سازد.
نویسندگان کتاب در تعریف رویکرد های بوم شناسی کشاورزی در مورد نظام های خوراک پایدار برای امنیت غذایی و تغذیه، از گزارش سال ۲۰۱۹ پانل کارشناسان رده بالای امنیت غذایی و تغذیه (HLPE-FSN)چنین نقل قول میکنند:
“رویکردهای بوم شناسی کشاورزی به نفع استفاده از فرآیندهای طبیعی، محدود کردن استفاده از نهاده های مصنوعی، ترویج چرخه های بسته با حداقل اثرات منفی خارجی و تاکید بر اهمیت دانش محلی و فرآیندهای مشارکتیاند که دانش و عمل را از طریق تجربه و همچنین روشهای علمی مرسوم تر و رسیدگی به نابرابری های اجتماعی توسعه می دهند. رویکردهای بوم شناسی کشاورزی تشخیص میدهند که نظام های کشاورزی-خوراک روی هم رفته نظام هایی اجتماعی-اکولوژیکی از تولید غذا تا مصرف اند که علم، عمل و یک جنبش اجتماعی و همچنین یک یکپارچگی کل نگر را شامل می شوند تا به امنیت غذایی و تغذیه بپردازند”.
آن ها ادامه می دهند:
“بنابراین بوم شناسی کشاورزی مسیرهای انتقالی ممکن را به سمت نظام های خوراک پایدارتر بر اساس یک رویکرد جامع و نظام وار فراهم می کند (IPES-Food, 2016) تمرکز بوم شناسی کشاورزی در طول تکامل تاریخی خود، از مقیاسهای زمین، مزرعه و اکوسیستم کشاورزی در دهه گذشته، تا دربرگیری کل نظام خوراک گسترده شده است”.
ده عنصر بوم شناسی کشاورزی از نقطه نظر فائو وجود دارند که از سمینارهای منطقهای آن سازمان سرچشمه گرفته و به عنوان ابزارهای تحلیلی دیده میشوند. هدف آن ها کمک به کشورها در عملیاتی نمودن بومشناسی کشاورزی است. این ده عنصر چارچوبی کلی از ویژگی ها یا اصول مهم نظام ها و رویکردهای بومشناختی کشاورزی و همچنین ملاحظات کلیدی را برای ایجاد محیط مناسب بوم شناسی کشاورزی ارائه میدهند. به ویژه شش عنصر از این مجموعه با توصیف خصوصیات مشترک نظامهای بومشناختی کشاورزی، اقدامهای بنیادی و رویکردهای نوآوری مرتبط اند. این شش عنصر شامل تنوع، هم افزایی، کارایی، تاب آوری، باز چرخانی[1]، همآفرینندگی[2] و اشتراک دانش است. دو عنصر دیگر بر ویژگیهای زمینهای یعنی ارزش های انسانی و اجتماعی و سنت های فرهنگی و خوراک متمرکزند. دو ویژگی دیگر نیز به توانمندی محیط و حکمرانی مسئولیت پذیر و اقتصاد چرخهای و همبستگی بر میگردند.
این بررسی همچنین موانع تحول بوم شناسی کشاورزی را شناسایی میکند.کتاب همچنین نشان میدهد که غلبه بر تفکر جزیره ای، به همراه پذیرش پیچیدگی و سرمایهگذاری در تحقیقات بومشناسی کشاورزی و پژوهش یکپارچه و به علاوه دسترسی به دانش از طریق خدمات ترویجی کاربردی بسیار ضروری اند.
سیاست ها باید یک محیط توانمند و یک زمین بازی مساوی برای افزایش پذیرش اصول بوم شناسی کشاورزی فراهم کنند. بنابراین تنظیم خط مشی مبتنی بر شواهد، نیاز روز است.
تغییرات اقلیمی پیامدهای منفی شدیدی بر معیشت و نظام های خوراک در سراسر جهان دارد. نویسندگان کتاب حاضر معتقدند که بر اساس آخرین سناریوها، شرایط اقلیمی آینده ما به طور جدی تلاش های فعلی را برای بهبود وضعیت امنیت غذایی و تغذیه، به ویژه در جنوب صحرای آفریقا تضعیف میکند.
برای پرداختن به این موضوع به طور کامل، تغییر اساسی در نظام های خوراکی ما به سمت پایداری بیشتر و تابآوری، ضرورتی فوری است. در اینجا بوم شناسی کشاورزی می تواند نقشی حیاتی ایفا کند.
در پاسخ به درخواست نهادهای حاکم فائو برای افزایش کار مبتنی بر شواهد در مورد بوم شناسی کشاورزی، این مطالعه با هدف تشریح پیوندهای موجود بین بوم شناسی کشاورزی و تغییرات اقلیمی صورت گرفت. این مطالعه شواهدی را در مورد توان بالقوه فنی و سیاستی بوم شناسی کشاورزی برای ایجاد نظام های خوراکی تابآور فراهم میکند.
با الهام از این ایده که دگرگونی تنها از طریق هماهنگی رویکردی در بین تمام سطوح اتفاق می افتد، این مطالعه به طور مشترک توسط مجموعه گسترده ای از بازیگران از آژانس های سازمان ملل متحد نظیر فائو و موسسات تحقیقاتی توسعه یافت و بنابراین شواهد را از طیف گسترده ای از پیشینه ها و دیدگاه ها ترکیب میکند. نویسندگان کتاب پرسش تحقیقی کلی پژوهش را این گونه مطرح میکنند.
“چگونه بوم شناسی کشاورزی میتواند تطبیق پذیری، کاهش مخاطره و تابآوری را در برابر تغییرات اقلیمی از طریق اقدامات و سیاستها تقویت کند؟ برای ارائه پاسخی قوی و مبتنی بر شواهد به این موضوع، سه بعد مختلف را تحلیل کردیم:
۱- عرصه سیاست بین المللی، به ویژه در کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد تغییرات اقلیمی و کار مشترک کورونوویا [3] در کشاورزی. ۲- داوری دقیق مطالعات علمی در باب بومشناسی کشاورزی با استفاده از روش فرا تحلیل. و ۳- دو مطالعه موردی در کنیا و سنگال که هر دو توان بالقوه سیاستی بوم شناسی کشاورزی را در شرایط ملی مرتبط و توان بالقوه فنی آن را برای تقویت تابآوری اقلیمی در سطح مزرعه ارزیابی میکنند”.
یافته های اصلی مطالعه
۱- شواهد علمی قوی نشان میدهد که بوم شناسی کشاورزی تابآوری اقلیمی را افزایش میدهد. عوامل موفقیت در این امر آن است که بوم شناسی کشاورزی بر پایههای زیر استوار باشد:
الف) اصول بوم شناختی، به ویژه در مورد تنوع زیستی، تنوع کلی و خاکهای سالم (نتیجه فراتحلیل و نتایج مطالعات موردی).
ب) جنبه های اجتماعی به ویژه در مورد همآفرینندگی و به اشتراک گذاردن دانش و سنت های رشد بومشناسی کشاورزی (مطالعات موردی).
2- بیش از ده درصد همکاری های تعیینشده ملی توسط کشورهای عضو کنوانسیون چارچوب ملل متحد برای تغییر اقلیم (UNFCCC)، از بوم شناسی کشاورزی نام میبرند و آن را رویکردی معتبر برای پرداختن به موضوع تغییرات اقلیمی میدانند.
۳- ماهیت میان رشته ای و نظاموار بوم شناسی کشاورزی، کلیدی برای قدرت واقعی تحول ساز آن است.
با این حال، این ویژگی ها نیز چالش های اصلی برای دو چیز به شمار می روند، اول انجام پژوهش جامع و دوم بازنگری سیاست: به طور معمول مفاهیم تحقیق و فرآیندهای خط مشی بر بعد مولد با دیدگاههای بخشی انتخابی متمرکز میشوند (نتایج فرا تحلیل و تحلیل سیاست).
توصیه های کتاب
۱- رشد بومشناسی کشاورزی بر اساس یک بنیان صحیح برای ایجاد تابآوری باید به عنوان یک راهبرد سازگار با تغییرات اقلیمی به رسمیت شناخته شود.
۲- موانع گسترش بوم شناسی کشاورزی باید مورد توجه قرار گیرد: از جمله، دسترسی بهتر به دانش و درک رویکردهای نظام وار باید در بخشها، ذینفعان و مقیاسها تقویت شود.
۳- پژوهش های تطبیقی بیش تر در مورد اثرات چند بعدی بوم شناسی کشاورزی مورد نیاز است.
۴- توان بالقوه ایجاد تابآوری تحول آفرین در بوم شناسی کشاورزی به ماهیت کل نگر و نظام وار آن بستگی دارد که فراتر از مجموعه ای از اقدامات است و شامل یک جنبش اجتماعی برای توانمندسازی تولیدکنندگان و یک پارادایم علمی چند رشته ای است.
کتاب شامل این بخش هاست:
مقدمه،توان بالقوه سیاستی بین المللی، فرا تحلیل: توان بالقوه بوم شناسی کشاورزی برای انطباق و افزایش تاب آوری در برابر تغییرات اقلیمی، مطالعات موردی کشوری در مورد سیاست و توان بالقوه فنی بومشناسی کشاورزی، نتایج و توصیه ها.
[1] Re-Cycling
[2] Co- Creation
[3] کار مشترک کورونوویا در کشاورزی (KJWA) یک تصمیم مهم تحت کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد تغییرات اقلیمی (UNFCCC) است که توان بالقوه منحصر به فرد کشاورزی در مقابله با تغییرات اقلیمی را به رسمیت میشناسد. کورونوویا نام محلی در کشور فیجی است.